جستجو برای:
سبد خرید 0

وبلاگ

لیست کامل اسامی اعضای بدن به زبان انگلیسی

لیست کامل اسامی اعضای بدن به زبان انگلیسی

فهرست مطالب

یادگیری اسامی اعضای بدن به زبان انگلیسی یکی از مباحث پایه در آموزش زبان است که به درک بهتر مکالمات روزمره و توصیف شرایط جسمانی کمک می کند. در این مقاله، لیست کاملی از نام اندام های بدن به همراه معادل انگلیسی آن ها ارائه شده است.

جهت استفاده از خدمات آموزش زبان در کرج کلیک کنید.

لیست اسامی اعضای بدن به زبان انگلیسی

اسامی اعضای بدن به زبان انگلیسی یکی از مهم ترین موضوعات در یادگیری زبان است زیرا در مکالمات روزمره، مراجعه به پزشک و توصیف ویژگی های ظاهری کاربرد زیادی دارد. در ادامه در جدول زیر به صورت کامل لیست اعضای بدن به زبان انگلیسی آورده شده است:

ترجمه مثال

مثال انگلیسی معنی عضو بدن به انگلیسی
او سر کوچکی دارد She has a small head سر

Head

پوست سرش خارش دارد

His scalp is itchy پوست سر Scalp
مو های او خیلی بلند است Her hair is very long. مو

Hair

او عرق را از پیشانی اش پاک کرد

He wiped sweat from his forehead. پیشانی Forehead

صورت او گرد است

His face is round. صورت

Face

چشمانم آبی هستند

My eyes are blue. چشم Eye
او ابرو های ضخیمی دارد He has thick eyebrows. ابرو

Eyebrow

او مژه‌ های بلندی دارد

She has long eyelashes مژه Eyelash
پلک او متورم شده است His eyelid is swollen پلک

Eyelid

گوش های او سوراخ شده اند

Her ears are pierced گوش Ear
او نرمه گوش کوچکی دارد She has a small earlobe نرمه گوش

Earlobe

بینی او صاف است

His nose is straight بینی Nose
یکی از سوراخ های بینی ام گرفته است I have a blocked nostril سوراخ بینی

Nostril

او روی گونه اش را بوسید

She kissed him on the cheek گونه Cheek
فک او قوی است His jaw is strong فک

Jaw

او چانه اش را روی دستش گذاشت

He rested his chin on his hand چانه Chin
لطفاً دهانت را باز کن Open your mouth, please دهان

Mouth

لب های او خیلی نرم هستند

Her lips are very soft لب Lip
او هنگام غذا خوردن زبانش را گاز گرفت He bit his tongue while eating زبان

Tongue

روزی دو بار دندان هایت را مسواک بزن

Brush your teeth twice a day دندان ها Teeth
او گردن بلندی دارد He has a long neck گردن

Neck

گلویم درد می کند

My throat is sore گلو Throat
شانه هایش پهن است His shoulder is broad شانه

Shoulder

او بازویش را بالا برد

He lifted his arm بازو Arm
عرق در زیر بغل جمع می شود Sweat collects in the armpits زیر بغل

Armpit

او روی آرنجش تکیه داد

He leaned on his elbow آرنج Elbow
او ساعد های قوی دارد He has strong forearms ساعد

Forearm

او دستبندی روی مچش دارد

She wears a bracelet on her wrist مچ دست Wrist
با من دست بده Shake my hand دست

Hand

او سکه را در کف دستش گذاشت

He placed the coin in his palm کف دست Palm
او با انگشتش به در اشاره کرد She pointed her finger at the door انگشت

Finger

او انگشت شستش را بالا برد

He gave a thumbs-up انگشت شست Thumb
از انگشت اشاره ات برای فشار دادن دکمه استفاده کن Use your index finger to press the button انگشت اشاره

Index finger

حلقه در انگشت وسط من است

The ring is on my middle finger انگشت وسط Middle finger
او حلقه ای در انگشت حلقه اش دارد He wears a ring on his ring finger انگشت حلقه

Ring finger

انگشت کوچک او شکسته است

His little finger is broke. انگشت کوچک Little finger
او در سینه اش احساس درد کرد He felt pain in his chest سینه

Chest

شیر دادن به نوزادان مهم است

Breastfeeding is important for babies سینه (در زنان) Breast
نوک سینه‌اش درد می کرد His nipple was sore نوک سینه

Nipple

او در تصادف یک دنده اش شکست

He broke a rib in the accident دنده Rib
شکم او صاف است His abdomen is flat شکم

Abdomen

ناف او گرد است

His navel is round ناف Navel
او کمر باریکی دارد She has a slim waist کمر

Waist

لگن او پهن است

His hips are wide لگن Hip
پشتم درد می کند My back hurts پشت

Back

او روی باسنش نشست

He sat on his buttocks باسن Buttocks
عضلات رانش قوی هستند His thigh muscles are strong ران

Thigh

هنگام دویدن زانویم آسیب دید

I hurt my knee while running زانو Knee
ساق پایم درد می کند My shin hurts ساق پا

Shin

ماهیچه های ساق پای او قوی هستند

His calf muscles are toned. ماهیچه ساق پا Calf
مچ پایم پیچ خورد I twisted my ankle مچ پا

Ankle

پاشنه پایم درد می کند

My heel is sore پاشنه پا Heel
اندازه پای او بزرگ است His foot size is large پا

Foot

انگشت پایم به میز برخورد کرد

I stubbed my toe on the table انگشت پا Toe
شست پایم ورم کرده است My big toe is swollen شست پا

Big toe

کف پاهایم نرم هستند

The soles of my feet are soft کف پا

Sole

 

لیست کامل اسامی اعضای بدن به زبان انگلیسی

لیست اسامی اعضای داخلی بدن به زبان انگلیسی

اسامی اعضای بدن به زبان انگلیسی برای یادگیری زبان انگلیسی بسیار مفید است زیرا این کلمات در مکالمات روزمره کاربرد زیادی دارند. در اینجا لیستی از مهم ترین اعضای داخلی بدن همراه با ترجمه و مثال آورده شده است.

جهت استفاده از خدمات آموزش زبان آلمانی در کرج کلیک کنید.

ترجمه مثال

مثال معنی فارسی نام انگلیسی
قلب خون را در سراسر بدن پمپاژ می کند The heart pumps blood throughout the body قلب

Heart

سیگار کشیدن به ریه ها آسیب می زند

Smoking damages the lungs ریه ها Lungs
کبد به سم زدایی خون کمک می کند The liver helps in detoxifying the blood کبد

Liver

او در معده خود درد دارد

She has a pain in her stomach معده Stomach
مغز تمام عملکرد های بدن را کنترل می کند The brain controls all body functions مغز

Brain

کلیه ها مواد زائد را از خون تصفیه می کنند

The kidneys filter waste from the blood کلیه ها Kidneys
روده ها مواد مغذی را از غذا جذب می کنند The intestines absorb nutrients from food روده ها

Intestines

لوزالمعده انسولین تولید می کند

The pancreas produces insulin لوزالمعده Pancreas
کیسه صفرا، صفرا را ذخیره می کند The gallbladder stores bile کیسه صفرا

Gallbladder

مری غذا را به معده منتقل می کند

The esophagus carries food to the stomach مری Esophagus
مثانه ادرار را قبل از دفع نگه می دارد The bladder holds urine before it is excreted مثانه

Bladder

طحال به تصفیه خون کمک می کند

The spleen helps in filtering blood طحال Spleen
آپاندیس او به دلیل عفونت برداشته شد His appendix was removed due to infection آپاندیس

Appendix

دیافراگم به تنفس کمک می کند

The diaphragm helps in breathing دیافراگم Diaphragm
غده تیروئید متابولیسم را تنظیم می کند The thyroid gland regulates metabolism غده تیروئید

Thyroid gland

غدد فوق کلیوی آدرنالین تولید می کنند

The adrenal glands produce adrenaline غدد فوق کلیوی Adrenal glands
روده کوچک ویتامین ها و مواد معدنی را جذب می کند The small intestine absorbs vitamins and minerals روده کوچک

Small intestine

روده بزرگ آب را از مواد زائد جدا می کند

The large intestine removes water from waste روده بزرگ Large intestine
سیاهرگ ها خون را به قلب باز می گردانند The veins carry blood back to the heart سیاهرگ ها

Veins

سرخرگ ها خون اکسیژن دار را منتقل می کنند

The arteries transport oxygen-rich blood سرخرگ ها Arteries
اعصاب سیگنال ها را به مغز ارسال می کنند The nerves transmit signals to the brain اعصاب

Nerves

مغز استخوان سلول های خونی تولید می کند

The bone marrow produces red blood cells مغز استخوان

Bone marrow

 

اسامی اعضای بدن به زبان انگلیسی

سخن پایانی

در این مقاله از آکادمی دکتر عیوضیان به معرفی کامل اسامی اعضای بدن به زبان انگلیسی پرداخته شد. یادگیری اسامی اعضای بدن یکی از مباحث کلیدی است که در موقعیت های مختلف مانند مکالمات روزمره، مراجعه به پزشک و توصیف ویژگی های ظاهری بسیار کاربرد دارد. آشنایی با این اصطلاحات نه تنها در برقراری ارتباط مؤثر کمک می کند بلکه باعث درک بهتر متون و مکالمات انگلیسی می شود.

پست های مرتبط

آماده‌ای شروع کنی؟ ما منتظرتیم

آموزش زبان انگلیسی در کرج دیگر فقط یک تصمیم نیست؛ این یک مسیر به سمت فرصت های جدید در تحصیل، شغل و زندگی ارزشمند است.

از اساتید متعهد و فضای استاندارد ما بهره مند شو، همین امروز شروع کن، و به تو تضمین می دهیم زبان برای تو ساده خواهد بود.

کرج ، چهل و پنج متری گلشهر ، بعد از چهارراه گلزار ، بین خیابان اخترشرقی و شقایق ، ساختمان هیربد ، طبقه اول

دیدگاهتان را بنویسید