یادگیری اسامی اعضای بدن به زبان انگلیسی یکی از مباحث پایه در آموزش زبان است که به درک بهتر مکالمات روزمره و توصیف شرایط جسمانی کمک می کند. در این مقاله، لیست کاملی از نام اندام های بدن به همراه معادل انگلیسی آن ها ارائه شده است.
جهت استفاده از خدمات آموزش زبان در کرج کلیک کنید.
لیست اسامی اعضای بدن به زبان انگلیسی
اسامی اعضای بدن به زبان انگلیسی یکی از مهم ترین موضوعات در یادگیری زبان است زیرا در مکالمات روزمره، مراجعه به پزشک و توصیف ویژگی های ظاهری کاربرد زیادی دارد. در ادامه در جدول زیر به صورت کامل لیست اعضای بدن به زبان انگلیسی آورده شده است:
ترجمه مثال |
مثال انگلیسی | معنی | عضو بدن به انگلیسی |
او سر کوچکی دارد | She has a small head | سر |
Head |
پوست سرش خارش دارد |
His scalp is itchy | پوست سر | Scalp |
مو های او خیلی بلند است | Her hair is very long. | مو |
Hair |
او عرق را از پیشانی اش پاک کرد |
He wiped sweat from his forehead. | پیشانی | Forehead |
صورت او گرد است |
His face is round. | صورت |
Face |
چشمانم آبی هستند |
My eyes are blue. | چشم | Eye |
او ابرو های ضخیمی دارد | He has thick eyebrows. | ابرو |
Eyebrow |
او مژه های بلندی دارد |
She has long eyelashes | مژه | Eyelash |
پلک او متورم شده است | His eyelid is swollen | پلک |
Eyelid |
گوش های او سوراخ شده اند |
Her ears are pierced | گوش | Ear |
او نرمه گوش کوچکی دارد | She has a small earlobe | نرمه گوش |
Earlobe |
بینی او صاف است |
His nose is straight | بینی | Nose |
یکی از سوراخ های بینی ام گرفته است | I have a blocked nostril | سوراخ بینی |
Nostril |
او روی گونه اش را بوسید |
She kissed him on the cheek | گونه | Cheek |
فک او قوی است | His jaw is strong | فک |
Jaw |
او چانه اش را روی دستش گذاشت |
He rested his chin on his hand | چانه | Chin |
لطفاً دهانت را باز کن | Open your mouth, please | دهان |
Mouth |
لب های او خیلی نرم هستند |
Her lips are very soft | لب | Lip |
او هنگام غذا خوردن زبانش را گاز گرفت | He bit his tongue while eating | زبان |
Tongue |
روزی دو بار دندان هایت را مسواک بزن |
Brush your teeth twice a day | دندان ها | Teeth |
او گردن بلندی دارد | He has a long neck | گردن |
Neck |
گلویم درد می کند |
My throat is sore | گلو | Throat |
شانه هایش پهن است | His shoulder is broad | شانه |
Shoulder |
او بازویش را بالا برد |
He lifted his arm | بازو | Arm |
عرق در زیر بغل جمع می شود | Sweat collects in the armpits | زیر بغل |
Armpit |
او روی آرنجش تکیه داد |
He leaned on his elbow | آرنج | Elbow |
او ساعد های قوی دارد | He has strong forearms | ساعد |
Forearm |
او دستبندی روی مچش دارد |
She wears a bracelet on her wrist | مچ دست | Wrist |
با من دست بده | Shake my hand | دست |
Hand |
او سکه را در کف دستش گذاشت |
He placed the coin in his palm | کف دست | Palm |
او با انگشتش به در اشاره کرد | She pointed her finger at the door | انگشت |
Finger |
او انگشت شستش را بالا برد |
He gave a thumbs-up | انگشت شست | Thumb |
از انگشت اشاره ات برای فشار دادن دکمه استفاده کن | Use your index finger to press the button | انگشت اشاره |
Index finger |
حلقه در انگشت وسط من است |
The ring is on my middle finger | انگشت وسط | Middle finger |
او حلقه ای در انگشت حلقه اش دارد | He wears a ring on his ring finger | انگشت حلقه |
Ring finger |
انگشت کوچک او شکسته است |
His little finger is broke. | انگشت کوچک | Little finger |
او در سینه اش احساس درد کرد | He felt pain in his chest | سینه |
Chest |
شیر دادن به نوزادان مهم است |
Breastfeeding is important for babies | سینه (در زنان) | Breast |
نوک سینهاش درد می کرد | His nipple was sore | نوک سینه |
Nipple |
او در تصادف یک دنده اش شکست |
He broke a rib in the accident | دنده | Rib |
شکم او صاف است | His abdomen is flat | شکم |
Abdomen |
ناف او گرد است |
His navel is round | ناف | Navel |
او کمر باریکی دارد | She has a slim waist | کمر |
Waist |
لگن او پهن است |
His hips are wide | لگن | Hip |
پشتم درد می کند | My back hurts | پشت |
Back |
او روی باسنش نشست |
He sat on his buttocks | باسن | Buttocks |
عضلات رانش قوی هستند | His thigh muscles are strong | ران |
Thigh |
هنگام دویدن زانویم آسیب دید |
I hurt my knee while running | زانو | Knee |
ساق پایم درد می کند | My shin hurts | ساق پا |
Shin |
ماهیچه های ساق پای او قوی هستند |
His calf muscles are toned. | ماهیچه ساق پا | Calf |
مچ پایم پیچ خورد | I twisted my ankle | مچ پا |
Ankle |
پاشنه پایم درد می کند |
My heel is sore | پاشنه پا | Heel |
اندازه پای او بزرگ است | His foot size is large | پا |
Foot |
انگشت پایم به میز برخورد کرد |
I stubbed my toe on the table | انگشت پا | Toe |
شست پایم ورم کرده است | My big toe is swollen | شست پا |
Big toe |
کف پاهایم نرم هستند |
The soles of my feet are soft | کف پا |
Sole |
لیست اسامی اعضای داخلی بدن به زبان انگلیسی
اسامی اعضای بدن به زبان انگلیسی برای یادگیری زبان انگلیسی بسیار مفید است زیرا این کلمات در مکالمات روزمره کاربرد زیادی دارند. در اینجا لیستی از مهم ترین اعضای داخلی بدن همراه با ترجمه و مثال آورده شده است.
جهت استفاده از خدمات آموزش زبان آلمانی در کرج کلیک کنید.
ترجمه مثال |
مثال | معنی فارسی | نام انگلیسی |
قلب خون را در سراسر بدن پمپاژ می کند | The heart pumps blood throughout the body | قلب |
Heart |
سیگار کشیدن به ریه ها آسیب می زند |
Smoking damages the lungs | ریه ها | Lungs |
کبد به سم زدایی خون کمک می کند | The liver helps in detoxifying the blood | کبد |
Liver |
او در معده خود درد دارد |
She has a pain in her stomach | معده | Stomach |
مغز تمام عملکرد های بدن را کنترل می کند | The brain controls all body functions | مغز |
Brain |
کلیه ها مواد زائد را از خون تصفیه می کنند |
The kidneys filter waste from the blood | کلیه ها | Kidneys |
روده ها مواد مغذی را از غذا جذب می کنند | The intestines absorb nutrients from food | روده ها |
Intestines |
لوزالمعده انسولین تولید می کند |
The pancreas produces insulin | لوزالمعده | Pancreas |
کیسه صفرا، صفرا را ذخیره می کند | The gallbladder stores bile | کیسه صفرا |
Gallbladder |
مری غذا را به معده منتقل می کند |
The esophagus carries food to the stomach | مری | Esophagus |
مثانه ادرار را قبل از دفع نگه می دارد | The bladder holds urine before it is excreted | مثانه |
Bladder |
طحال به تصفیه خون کمک می کند |
The spleen helps in filtering blood | طحال | Spleen |
آپاندیس او به دلیل عفونت برداشته شد | His appendix was removed due to infection | آپاندیس |
Appendix |
دیافراگم به تنفس کمک می کند |
The diaphragm helps in breathing | دیافراگم | Diaphragm |
غده تیروئید متابولیسم را تنظیم می کند | The thyroid gland regulates metabolism | غده تیروئید |
Thyroid gland |
غدد فوق کلیوی آدرنالین تولید می کنند |
The adrenal glands produce adrenaline | غدد فوق کلیوی | Adrenal glands |
روده کوچک ویتامین ها و مواد معدنی را جذب می کند | The small intestine absorbs vitamins and minerals | روده کوچک |
Small intestine |
روده بزرگ آب را از مواد زائد جدا می کند |
The large intestine removes water from waste | روده بزرگ | Large intestine |
سیاهرگ ها خون را به قلب باز می گردانند | The veins carry blood back to the heart | سیاهرگ ها |
Veins |
سرخرگ ها خون اکسیژن دار را منتقل می کنند |
The arteries transport oxygen-rich blood | سرخرگ ها | Arteries |
اعصاب سیگنال ها را به مغز ارسال می کنند | The nerves transmit signals to the brain | اعصاب |
Nerves |
مغز استخوان سلول های خونی تولید می کند |
The bone marrow produces red blood cells | مغز استخوان |
Bone marrow |
سخن پایانی
در این مقاله از آکادمی دکتر عیوضیان به معرفی کامل اسامی اعضای بدن به زبان انگلیسی پرداخته شد. یادگیری اسامی اعضای بدن یکی از مباحث کلیدی است که در موقعیت های مختلف مانند مکالمات روزمره، مراجعه به پزشک و توصیف ویژگی های ظاهری بسیار کاربرد دارد. آشنایی با این اصطلاحات نه تنها در برقراری ارتباط مؤثر کمک می کند بلکه باعث درک بهتر متون و مکالمات انگلیسی می شود.